درتفحص شهدا دفتر چه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد .

گناهان یک هفته او اینها بود:

شنبه : بدون وضو خوابیدم.

یکشنبه: خنده بلند در جمع .

دوشنبه: وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم.

سه شنبه: نماز شب را سریع خواندم.

چهار شنبه: فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت.

پنج شنبه: ذکر روز را فراموش کردم.

 جمعه: تکمیل نکردن 1000 صلوات وبسنده کردن به700 صلوات.

راوی که یکی از بچه های تفحص شهدا بوده می نویسد:

دارم فکر میکنم چقدر از یک پسر شانزده ساله کوچکترم.........

ما چی ؟؟؟؟؟؟          کجای کاریم؟؟؟؟؟؟؟